سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به سوابق و حواشی مساله اخیر شیراز

چهارشنبه 89/6/17 2:22 صبح| | نظر

سید مهدی کازرونی، شیراز

از آنجا که بنده به فراخور شیرازی بودن و ارتباط با مجموعه‌های مختلف در این شهر، تا حدودی با ریشه ها و عوامل مسائل مربوط به جناب آقای سید علی محمد دستغیب آشنا بوده‌ام، وظیفهء خود دانستم تا نکاتی در خصوص تحلیل جریان منسوب به ایشان به عرض می رسانم.

سید مهدی کازرونی، شیراز

از آنجا که بنده به فراخور شیرازی بودن و ارتباط با مجموعه‌های مختلف در این شهر، تا حدودی با ریشه ها و عوامل مسائل مربوط به جناب آقای سید علی محمد دستغیب آشنا بوده‌ام، وظیفهء خود دانستم تا نکاتی در خصوص تحلیل جریان منسوب به ایشان به عرض می رسانم.
ابتدا مطلبی را باید تذکر دهم و آن اینکه، این نوشتار به هیچ روی در پی انکار سوابق انقلابی ایشان و مسجدشان در پیش و پس از انقلاب نیست و همچنین برنامه های اخلاقی و مذهبی و فرهنگی مسجد آتشیها و کانون‌های وابسته به ایشان نیز، قرار نیست زیر سوال برود، بلکه ما فقط در پی آنیم، تا با تحلیلی موشکافانه به بررسی تاریخچه انحراف و زاویه گرفتن این مجموعه از خط اصیل امام خمینی(ره) و ولایت فقیه در لوای دفاع از خط امام بپردازیم.
ابتدا توضیحاً نکاتی را در خصوص خاندان اصیل دستغیب شیرازی اشاره می نمایم، خاندان دستغیب از خانواده‌های اصیل و متدین و عالم پرور شیراز بوده است و علما و بزرگانی را در میان خود پرورش داده است، که از جمله می توان به مرحوم آیت الله سیدهدایت‌الله دستغیب، شهید محراب آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب و اکنون نیز می‌توان به اخوی گرامی جناب آقای سید علی محمد دستغیب، یعنی حضرت آیت الله سید علی اصغر دستغیب اشاره نمود، که ایشان بحمدالله پیوسته از شخصیتی معتدل و مواضعی متین در پشتیبانی از امام (ره) و ولایت فقیه و نمایندگان ایشان در استان فارس برخوردار بوده‌اند، به نحوی که در انتخابات دوره‌های اخیر مجلس خبرگان رهبری نیز بیشترین آراء را در استان فارس به خود اختصاص داده‌اند، گفتنی است که ایشان و برادرشان خواهرزاده های شهید محراب آیت الله دستغیب می‌باشند.
آنچه که مقدمتاً پیش از ارائه تحلیل خود لازم می دانم بدان بپردازم. آن است که به زعم حقیر و با استفاده از آیات، روایات و کلام بزرگان اخلاق می توان گفت، که گاهی «حسن ظن به خود» به خاطر اشتغال به سیر و سلوک و تهذیب نفس و یا سوابق انقلابی و خدمت های گذشته و ... و در نتیجه تزیین شیطان و تسویلات نفسانی، خطری است که اگر آفت و زهر آن گزنده تر از لاابالی گری و بی تقوایی نباشد، حتماً کمتر نیست، چرا که وقتی اعجاب به نفس و حسن ظن به خود در کسی ایجاد گشت، دیگر بازگشت و توبه و تدارک بسیار سخت و دور از انتظار خواهد بود!
ادامه بررسی این بحث مهم را به کتب روایی و اخلاقی در این باب واگذار نموده و از باب تیمن و تبرک فقط به روایتی در این باب از امالی شیخ مفید(ره)، اشاره می نمایم.
در این حدیث شریف که از امام صادق(ع) نقل شده سخنانی بین حضرت موسی(ع) و شیطان رد و بدل شده که ما به گوشه ای از آن اشاره می نماییم :
... قال موسی« فاخبرنی بالذنب الذی اذا اذنبه ابن آدم استحوذت علیه» قال: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله و صغر فی عیبه ذنبه[1]
حضرت موسی (ع) از ابلیس سوال می‌کند که کدام گناه است که وقتی فرزند آدم بدان آلوده شد، شیطان بر او مسلط می شود؟
ابلیس پاسخ می دهد که هرگاه انسان دچار خود شیفتگی و عجب به نفس گردید و عمل خود را کثیر و گناهان خود را کوچک و حقیر شمرد، من بر او استیلا می‌یابم!
و این چنین است که گاهی موعظه و ارشاد عوام بی ادعا بسیار سهل تر از نصیحت بزرگان و نخبگان است!
از سوی دیگر آنچنان که از برخی روایات دیگر بر می‌آید، شیطان گاهی اوقات انسان را به فروع دین و مستحبات و سیر و سلوک مشغول کرده و پنهانی اصول و جهت قبله را دستکاری نموده و گاهی جهت قبله را به سمت «خود» و یا «دیگری» تنظیم می‌نماید.
نکته‌ای که جا دارد در ذیل بحث جریانات شیراز، بدان اشاره کنم، این که از سالهای گذشته رابطه‌ی خاص «مرید و مرادی» بین دوستان مسجد آتشیها و جناب آقای سید علی محمد دستغیب برای من جالب می‌نمود، به نحوی که ایشان معمولاً با لفظ«آقا» از جناب دستغیب یاد می‌نمودند و طبعاً وقتی بجای اصول و حق، فرد، محور شناخت حق قرار بگیرد، آفتی است که هم دامن«مرید» و هم «مراد» را با هم می گیرد.
فلذا در روایات تاکید شده که « اعرف الحق تعرف اهله»
(حق را بشناس تا بعداً اهل آن را بشناسی)
از این جا بد نیست تا گریزی هم به مسائل دهه ی شصت شیراز بزنم، در این سالها پس از شهادت استاد اخلاق و مهذب نفوس حضرت آیت‌الله شهید دستغیب، با حکم امام خمینی(ره) حضرت آیت الله محی الدین حائری شیرازی از علمای شناخته شده و چهره های مبارز استان فارس ابتدا عنوان امام جمعه شیراز و سپس نمایندگی امام (ره) عازم شیراز گشت، چرا که ایشان پیش از آن به عنوان نماینده دوره اول مجلس از شیراز ساکن تهران بودند.
در همین اثنا کم کم زاویه‌های انحراف و خود محوری‌ها و اعلام مواضع در مقابل نماینده مستقیم امام خمینی، در لوای دفاع از خط امام خود را نشان می‌داد، به نحوی که در مدت زمان کوتاهی جناب آقای دستغیب و مسجد ایشان محور اختلافات و خط بازی‌های شیراز و استان فارس قرار گرفتند، این جریان در سال 1364 به اوج خود رسید به نحوی که در این سال در یکی از نمازجمعه‌های نزدیک به روز قدس تعداد زیادی از افراد منسوب به مسجد ایشان با سردادن شعارهای توهین آمیز و هتاکانه که جای ذکر ندارد و پرتاب مهر، کفش و...، تحت عنوان دفاع از خط امام و حمایت از قائم مقام رهبری آقای منتظری و... نماز جمعه امام جمعه منصوب امام خمینی(ره) برهم زدند و جالب اینکه در آن روز تاریخی، وقتی حضرت آیت‌الله جنتی حکم منصوب امام برای بررسی مسائل شیراز اندکی برآشفته و اعتراض ‌نمود، با شعار «مرگ بر سازشکار» مورد لطف مریدان جناب آقای سید علی محمد دستغیب قرار گرفت، و این چنین است که «خود محوری» این دوستان، بخوبی روشن می‌شود چرا که همان طور که در نوار سخنان آن روز موجود است، همین افراد چند دقیقه قبل از اعلام مواضع آقای جنتی با شعار«صل علی محمد یار امام خوش آمد» از ایشان استقبال می کنند. جالب اینکه پس از حدود 25 سال از آن جریان، جناب آقای دستغیب، اخلال در سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در مرقد امام را به شدت محکوم نموده و این جریان را نشانه انحراف جدی از خط امام قلمداد می‌نماید[2]
علاوه بر موارد مذکور رخنه‌ی افراد مسئله دار و ناباب در اطراف ایشان مثل برخی از نزدیکان سید مهدی هاشمی معدوم (برادر داماد آقای منتظری) و همچنین رفت و آمد فراوان آقای مصطفی کاظمی (موسوی) از متهمان اصلی قتل‌های زنجیره‌ای در مسجد ایشان و نقش محوری او در اختلافات شیراز، به عنوان مدیر کل وقت اطلاعات استان فارس، تحلیل و واکاوی جریان خط بازی‌ها و انحرافات جریان منسوب به آقای دستغیب را مشکل تر می‌نماید. گفتنی است ایشان سال ها به عنوان نماینده آقای منتظری در دانشگاههای شیراز بوده‌اند، و از باب « السنخیه اساس الانضمام » انسان، مسائل مشابهی مثل نوعی ساده اندیشی درتحلیل ها و نفوذ افراد مشکوک در اطرافیان را در ایشان هم مشاهده می نماید.
جالب اینکه در همان سالها نماینده امام و بعداً مقام معظم رهبری در استان فارس جناب آقای حائری شیرازی با مشکوک شدن به رفتارآقای کاظمی، خطرناک و نفوذی بودن ایشان را به مسئولان وقت وزارت اطلاعات خبر می‌‌دهد اما متاسفانه ایشان پس از مدتی به تهران منتقل شده و پست بالاتری را دریافت می‌نماید، اما درنهایت پس از جریان دلخراش قتل های زنجیره‌ای در دوران اصلاحات دستگیر می شود.
طبعاً وقتی انسان حدود 30 سال در حکومت اسلامی و در نماز جمعه نماینده و امام منصوب ولی فقیه عادل شرکت ننمود، این زاویه به اقتضای قواعد طبیعی و ریاضی پیوسته دهان باز کرده و در نهایت مقابل خود ولی فقیه قرار می‌گیرد، این مسئله در مورد برخی از برادران اصلاح طلب هم صادق است، چرا که برخی از ایشان بعد از رحلت امام (ره) و یا حتی قبل آن یا با مفهوم شرعی ولایت فقیه مشکل داشته و یا پس از امام (ره) با شخص ولی فقیه و مقام معظم رهبری! و به مرور زمان این زاویه‌ی انحرافی، کار را به فتنه سبز کشانید!
در پایان ضمن دعا و آرزوی عاقبت به خیری برای خود و جناب دستغیب و دوستان ایشان، از این دوستان می خواهم که در حین گوش دادن به مواعظ اخلاقی و درسهای استاد دستغیب، با نظر عبرت نیم نگاهی هم به همنشینان و حامیان دوآتشه خود مثل رادیو فردا، صدای آمریکا، بی بی سی، تلویزیون‌های فاسد لوس‌آنجلسی و سایت‌های ضد انقلاب داشته باشند، چرا که قطعاً این میهمانان ناخوانده برای رضای خدا به انتشار و حمایت از سخنان ایشان نمی‌پردازند.

[1] امالی مفید 156/7
[2] سایت آقای سید علی محمد دستغیب « پیام به مناسبت اخلال در مراسم سالگرد امام راحل(ره)»


پیوند‌ها

پیوند‌ها